سبد خرید
یادی از سوسن طاقدیس

خداحافظ بانوی حکایت‌های شیرین

سوسن طاقدیس انتشارات سروش
به گزارش روابط‌عمومی انتشارات سروش، بعد از رفتنش قصه‌ها بلاتکلیف مانده‌اند، خاطره‌ها یکی در میان زنده می‌شوند، جان می‌گیرند و بچه‌های دیروز را به میان صفحات سروش و کیهان بچه‌ها می‌کشانند.

 

تلخ است، رفتن و نبودن خالق قصه‌هایی که زمانی برای چاپ داستان‌هایش لحظه شماری می‌شد. تلخ است، جای خالی سوسن قصه‌ها. سوسن طاقدیس.

 

ادبیات کودک و نوجوان این روزها غمی را به آغوش کشیده است، غم نبود سوسن طاقدیس. مگر چند سوسن این‌گونه قلم بدست خواهد گرفت و بچه‌ها را یک به یک با کتاب و قصه آشنا خواهد کرد؟

 

شاید کسی نمی‌دانست وقتی طاقدیس داستان "بابای من دزد بود" را در کیهان بچه‌ها به چاپ رساند، اولین قدم را در وادی داستان‌نویسی حرفه‌ای گذاشته است. اما او در این مسیر تا جایی پیش رفت که توانست جایزه کتاب سال را برای کتاب "قدم یازدهم"، جایزه پروین اعتصامی برای "شما یک دماغ زرد ندیدید؟"، لوح تقدیر دانشگاه الزهرا برای مجموعه فعالیت هنری، لوح سپاس از مرکز امور مشارکت زنان ریاست جمهوری سال 1369 را دریافت کرد.

 

طاقدیس در کارش بی‌نظیر بود، علاوه بر کار داستانی برای کودک، کلمات را به دنیای اشعار برد و به طور پراکنده در مجلات به چاپ رساند.

 

به گفتۀ خودش، با خواندن بینوایان در کیهان بچه‌ها تصمیم گرفته نویسنده شود: "به خودم گفتم یعنی می‌شود من هم یک روز نویسنده شوم؟ وقتی اولین‌بار پرسیدند می‌خواهم چه کاره شوم، با اطمینان گفتم نویسنده".

 

طاقدیس با قصه‌های مادربزرگش بزرگ شد، :"قصه‌های مادربزرگ را گوش می‌کردم و خودم هم برای بچه‌های کوچه قصه می‌گفتم". این آغاز علاقه سوسن طاقدیس به دنیای داستان است. علاقه‌ای که او را وامی‌داشت هر هفته برود جلوی دکه روزنامه‌فروشی و کیهان بچه‌ها (مجله‌ای ویژه کودکان) را نگاه کند: "تا ١٠ شاهی دستم می‌رسید، می‌دویدم تا شمارۀ جدید کیهان بچه‌ها را بخرم". طاقدیس البته تنها عاشق خواندن نبود، نوشتن را هم دوست داشت.

 

"فرفری و فرفری و فرفری"، "قایم موشک و فیلی"، " چه حیوان خطرناکی" از انتشارات امیرکبیر، "گاو بزرگ بزرگ"، "شما یک دماغ زرد ندیدید؟"و "زندگی حضرت نوح (ع) از انتشارات مدرسه، "با یک گل بهار نمی‌شود" از انتشارات قدیانی و کتاب " همون کرمه" از نشر شهر قصه و... نوشته‌های او در دنیای کودکان است.

 

وی همچنین با قلم خود "ستاره‌ها چه کسی هستند، ننه قلی ننه گلی و لحاف مخملی، این صدای دماغ کی بود، چوپان دروغ نگو، بزبز زنگوله پا، سایه‌ای زیر نور ماه، عروسی عروسی توی غار بزرگ خرسی، قایم موشک، قایم مارمولک، چی شد چی شد اینطوری شد، ته ته ته چاه" را به زیور طبع آراسته که از سوی انتشارات سروش منتشر شده است.

 

قطعاً حضور طاقدیس در سروش برای این نشر و مجلات سروش خاطره‌ای شیرین خواهد بود، زمانی که در سروش نوجوان می‌نوشت، داستان عشق و علاقه حضرت فاطمه (س) به پدر و همسر و... .

 

نقی سلیمانی، کارشناس باسابقۀ کتاب کودک انتشارات سروش معتقد است، که طاقدیس یکی از پنج نویسندۀ مهم ادبیات خردسال ایران است و می‌گوید: "ذهن خلاق و پویایی داست. از جمله اینکه با ناشران و مجلات گوناگونی کار می‌کرد. با انتشارات سروش و مجلات سروش کودکان و سروش نوجوان، همکاری نزدیکی داشت. خانم طاقدیس ذهن بسیار خلاقی داشت و هر بار اراده می‌کرد می‌توانست به راحتی داستان بنویسد."

 

نه من و نه شما، هیچ یک نمی‌دانیم، با پیوستن طاقدیس به قصه‌ها، کدام داستان‌ها بر زمین مانده‌اند، مهجور شده‌اند، در انتظارند، کدام  قصه‌ها به قلم او بر روی صفحات نقش بسته‌اند و منتشر نشده‌اند.

 

طاقدیس در 5 اردیبهشت 99 بر اثر بیماری قلبی درگذشت و دنیای قصه‌های کودکانه را غمی بزرگ فرا گرفت.

 

وی از نویسندگانی بود که با رفتنش جامعۀ نشر را به اندوه فراخواند، جمال‌الدین اکرمی با تلخ خواندن درگذشت این نویسنده می‌گوید: این دوست توانای ما سرانجام "قدم یازدهم"ش را برداشت.

 

یاد روزی از روزهای سال ۵۹  می‌افتم که در کیهان بچه‌ها دور میز نشسته بودیم و داستانی را می‌خواندیم که یکی از شیراز برای مجله پست کرده بود. داستان «بابای من دزد بود». نوشته‌اش چنان به دلمان نشست که سردبیر تصمیم گرفت نویسنده‌اش را دعوت کند به‌همکاری مجله: سوسن طاقدیس! حیف همه چیزهایی را که این روزها از دست می‌دهیم، بی‌آنکه بتوانیم به یاد شگفتی آفرینی‌هایی دور هم جمع شویم.

 

حمیدرضا شاه آبادی نیز از کسانی بود که این غم بزرگ را تسلیت گفت و درخصوص وی نوشت: پشت این ظاهر شوخ و بذله‌گو، روح خسته و رنج‌کشیده‌ای ماوی گرفته بود. روح بزرگی که اگر روزگار  کمی‌بیشتر با او مهربان بود می‌توانست منشأ خلق آثاری فراموش‌نشدنی باشد. آن‌چه از او به جا ماند فقط انعکاس بخش کوچکی از توانش بود.

 

سوسن طاقدیس چند سال اخیر را دور از همۀ ما و در سکوت درگیر بیماری‌هایی بود که احاطه‌اش کرده بودند. بار رنج و بیماری را خودش تنهایی به دوش کشید و امروز از میان ما رفت.

 

اسدالله امرایی هم خیلی کوتاه با پست کردن عکسی از او نوشت: بدرود خانم سوسن طاقدیس. داستان‌نویس و دوستدار بچه‌های ایران‌زمین از میان ما رفت. این قافله اندوه را سر ایستادن نیست.

 

خداحافظ سوسن طاقدیس، داستان‌نویس و دوستدار کودکان ایران زمین، راوی داستانهای ماندگار، بانوی حکایت‌های شیرین، خداحافظ.

۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۹ ۱۱:۵۱
انتشارات سروش |
کد خبر : ۱۵۳
کلیدواژه ها: انتشارات سروش، سوسن طاقدیس، ادبیات خردسالان، کودکان و نوجوانان

نظرات بینندگان

تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید