سبد خرید
ادبیات فارسی و رسانه

تخریب زبان در ماشین رسانه

تخریب زبان در ماشین رسانه

 

زبان، یکی از مهم‌ترین عناصر فرهنگی هر جامعه است. زمانی که زبان یک کشور تخریب شده و در آستانۀ انقراض قرار می‌گیرد، فرهنگ آن نیز به میزان زیادی دست‌خوش تغییر می‌شود. چرا که زبان محمل بازاندیشی و بیان آن چیزی است که در هر فرهنگی رخ می‌دهد. هر زبان مجموعه‌ای از لغات، ضرب‌المثل‌ها، کنایات و پیشینه‌ای ادبی دارد و زمانی که زبان شروع به تغییر و تخریب می‌کند، این ارتباط با پیشینه و لغات منقطع می‌شود. به علاوه در هر زبانی برخی لغات و ضرب‌المثل‌ها وجود دارد که به دلیل زمینه‌های فرهنگی متفاوت در زبان‌های دیگر معادل آن مشاهده نمی‌شود. بنابراین، زمانی که ما خواسته و یا ناخواسته دست به تغییر زبان می‌زنیم، در واقع داریم بخش مهمی از فرهنگ خود را نادیده می‌گیریم و این به معنای آن است که ارتباط ما با فرهنگ‌مان -چه در نسل ما و چه در نسل‌های بعد- منقطع خواهد شد.

 

از سوی دیگر، امروزه رسانه‌ها منبع اصلی اطلاعات هستند. در گذشته، افراد یا بی‌سواد بودند و یا دانشمند. دانشمندان -در اصطلاح علمی امروز- دروازه‌بانان جامعۀ قدیم بودند که فرایند ورود اطلاعات را به جامعه کنترل می‌کردند و منبع دانش در نزد دانشمندان، کتاب بوده است. بنابراین طبیعی است که در مدت‌زمانی طولانی زمان در حالت ایستایی کامل باشد: افراد محدودی به کتاب دسترسی دارند و این افراد محدود، خود منبع اطلاعات در جامعه هستند. زبان آن‌ها زبانی علمی است و از زبان مردم عادی جداست. مردم عادی، در کوچه و بازار از زبانی ساده و بی‌پیرایه استفاده می‌کنند؛ چرا که سطح سواد پایین بوده و مردم باید به گونه‌ای با هم صحبت کنند که سخن یکدیگر را متوجه شوند. 

 
امروزه، زبان رسانه‌های مجازی انگلیسی است؛ موتورهای جست‌وجوی قوی مانند گوگل، از زبان انگلیسی بیشتر حمایت می‌کنند و جست‌وجو با این زبان به طور معمول نتایج بهتری را دارد. از سوی دیگر، شبکه‌های اجتماعی امکان ارتباط راحت میان مردم را فراهم کرده است و این نیازمند این است که هر کاربر اطلاعات اندکی از زبان انگلیسی داشته باشد. تا این‌جا، اطلاع‌یافتن از زبانی دیگر بسیار مفید بوده و به گویش‌وران یک زبان کمک می‌کند تا حوزۀ ارتباطی خود را گسترش دهند. مشکل از زمانی شروع می‌شود که در رسانه‌ها از یک سو و خود مردم از سوی دیگر، تلاش داشته باشند تا این اطلاعات زبانی جدید را به گفت‌وگوی روزمره و محاورۀ خود وارد کنند. کلماتی مانند «فالو»، «شیر»، «پست» و غیره همگی کلماتی انگلیسی هستند که در گفت‌وگوی روزمرۀ امروز مردم راه پیدا کرده است. بنابراین، شبکه‌های اجتماعی امروز نیاز به آموزش زبان انگلیسی را در میان مردم ایجاد کرده است و امروزه به دلیل این‌که شبکه‌های اجتماعی بخشی جدایی‌ناپذیر از فرهنگ ما شده‌اند، وارد زبان ما گشته‌اند.
 
اما سؤال این‌جاست که آیا می‌توان در رسانه‌های فراگیر صوتی و تصویری مانند صداوسیما نیز نشانه‌هایی بر تخریب زبان یافت؟ پاسخ این است: بله. پاسخ را باید در برنامه‌های پرمخاطب صداوسیما جست‌وجو کرد. یکی از این برنامه‌های پرمخاطب، نماهنگ‌ها و موسیقی‌هایی است که برای مخاطبان پخش می‌شود. باید توجه داشت که متن ترانه‌های این آهنگ‌ها نباید دارای اشتباهات رایج زبانی باشد. توجه داشته باشید که تغییر زبان تنها از طریق تغییر کلمات روی نمی‌دهد، بلکه با تغییر ساختار جمله به گونه‌ای که شکل صحیح آن سخت‌خوان یا سخت‌فهم باشد، باعث تغییر و در نهایت حذف زبان می‌شود. بنابراین، استفاده از ترانه‌هایی که به لحاظ ساختار زبان فارسی دارای اشکالات فاحش است، به مرور زمان می‌تواند در تخریب زبان فارسی مؤثر باشد.
شکل دیگری از برنامه‌های پرمخاطب، سریال‌ها و فیلم‌های تلویزیونی است. یکی از موقعیت‌هایی که بارها در این سریال‌ها مشاهده شده است، این است که شخصیت محبوب فیلم در جایی که معادل فارسی کلمات وجود دارد، از معادل‌های انگلیسی استفاده می‌کند. دقت داشته باشید شخصیت‌های محبوب در سریال‌ها و فیلم‌ها، برای مردم نقش الگو دارند و تکرار این موقعیت به معنای یادگیری از آن‌ها و در نتیجه جایگزین شدن کلمات بیگانه به جای کلمات فارسی صحیح است.
 
موضوع بالا، باعث می‌شود که بسیاری از مردم و کارشناسان تصور کنند هرچقدر از کلمات نامأنوس عربی و انگلیسی در گفت‌وگوهای خود استفاده کنند، مقبولیت بیشتری در میان مخاطبان خود به دست می‌آورند. در نتیجه در شکل سوم برنامه‌ها پرمخاطب -یعنی برنامه‌های گفت‌وگومحور- کارشناسانی حضور به هم می‌رسانند که نه در زمینۀ علمی و تخصصی، بلکه در گفت‌وگوهای عادی و معمول خود کلمه‌های انگلیسی و عربی را به کار می‌برند. استفادۀ مکرر از برخی کلمات انگلیسی و عربی باعث می‌شود که به مرور زمان مخاطب از آن‌ها الگوبرداری کرده و کلمات خارجی را جایگزین کلمات فارسی نماید. این امر به مرور زمان رخ می‌دهد و توانایی این را دارد که ساختارهای زبانی و ویرایشی را در زبان فارسی نیز تغییر دهد. برای مثال، ما در زبان فارسی کلمه‌ای به نام «جُستن» داشته‌ایم که به شکل فعلی آن «جوریدن» نیز مورد استفاده قرار می‌گرفته و جست‌وجو نیز از همین مصدر ساخته شده است. با حضور موتورهای جست‌وجوی امروزی، کلمه‌ی search جایگزین آن شده و به راحتی جای جست‌وجو را در مکالمات روزمره و محاوره گرفته است. اما پس از آن، در انگلیسی فعلی وارد می‌شود به نام googling که اشاره به قدرت موتور جست‌وجوی گوگل دارد. پس از ایجاد این فعل، این فعل نیز به فارسی ترجمه شده و در مکالمات روزمره به عنوان «گوگل کردن» مورد استفاده قرار می‌گیرد. حال آ‌ن‌که به لحاظ ساختارهای زبانی این ترکیب، ترکیب نادرستی است. این، همان چیزی است که از آن به عنوان از بین رفتن ساختارهای زبانی یاد می‌کنیم.
 
با همۀ این دشواری‌ها، صداوسیما می‌تواند با این تغییر زبان مبارزه کند. یکی از کارهایی که می‌تواند انجام دهد، ساخت برنامه‌های کوتاه یک دقیقه‌ای برای مخاطبان و همه‌ی گروه‌های سنی است که در آن غلط‌های رایج در زبان فارسی را به مخاطبان یادآوری نماید، راه‌های اصلاح آن را آموزش دهد و از آن‌ها نیز بخواهد که در این امر مشارکت کنند و اگر شخصی را دیدند که چنین اشتباهی را تکرار می‌کرد، به او تذکر دهند. این، یک راهکار ساده و در عین حال عملی است و می‌تواند تأثیری مثبت بر مخاطبان بگذارد. راه دومی که می‌توان آن را به کار گرفت، این است که برنامه‌های پرمخاطب گفت‌وگومحور خود را ملزم بدانند که اگر کارشناسی در گفت‌وگوی عادی و روزمره -و نه در ادبیات علمی- از کلمات بیگانه استفاده کرد و یا اشکالات ویرایشی و زبانی فاحش داشت، به او تذکر دهند. این نیز می‌تواند در زمینۀ دیگری اشکالات زبانی را به مخاطب یادآوری کرده و مانع از آن شود که از طریق شخصیت‌های محبوب، زبان رو به ویرانی رود. راه حل سومی که پیشنهاد می‌شود، این است که در برنامه‌های پرمخاطب رسانه ملی مانند خندوانه، یک بخش ثابت هفتگی قرار داده شود که در آن، شکل صحیح برخی ساختارهای زبانی یا واژگانی آموزش داده می‌شود.
 
در نهایت باید توجه داشت که هرچقدر برنامه‌های صدا و سیما شکل جدی‌تری به خود می‌گیرند، مخاطبان کمتری مخاطب آن باقی می‌مانند. توصیه این است که آموزش زبان فارسی و جلوگیری از تخریب آن در بستر «سرگرم‌آموزی» انجام شود و در خلال برنامه‌های سرگرم‌کننده آموزش‌های لازم به مخاطبان ارائه شود.
حضور شبکه‌های اجتماعی در زندگی هر روز ما و اثرگذاری آن بر فرهنگ روزمرۀ مردم، زمینه‌های تغییر و یکسان‌سازی زبان‌ها را فراهم آورده است. صداوسیما می‌تواند علاوه بر این‌که این جابه‌جایی واژگان میان زبان‌ها را به رسمیت می‌شناسد، باید برای مخاطبان خود، مرز مشخصی میان زبان و فرهنگ فارسی از سایر فرهنگ‌ها به وجود آورد تا بتواند آن را حفظ کرده و از تخریب آن جلوگیری به عمل آورد.
 
۲۸ دی ۱۳۹۸ ۱۵:۳۷
کد خبر : ۷۲
کلیدواژه ها: رسانه

نظرات بینندگان

تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید