با نزدیک شدن به ایام انتخابات و شروع مراحل ثبت نام، بررسی صلاحیت ها تا روز انتخابات، بخشی از سوژه ها و موضوعات رسانه ای به این موضوع ملی اختصاص پیدا خواهد کرد. یکی از مسائل و موضوعاتی که در هر انتخابات مطرح می شود، نقش رسانه ها به ویژه رسانۀ ملی در انتخابات به مثابه کارکردهای مختلف رسانه ای است. کارکردهایی که بخشی از آن با هدف افزایش مشارکت مردمی در انتخابات بوده و برخی تاش دارد تا مصادیق و ملا ک هایی برای انتخاب بهتر در میان افکار عمومی جامعه منتشر کند. آنچه در این میان اهمیت دارد درک نقش رسانۀ ملی در انتخابات مجلس و تفاوت آن با انتخابات ریاست جمهوری است. انتخابات مجلس که به نوعی جزء انتخابات محلی عنوان می شود، باید دید که رسانۀ ملی در این میان چه استراتژی رسانه ای باید مدنظر قرار دهد و در این میان نقش شبکه های استانی چیست؟ آیا کاندیداها همچون ریاست جمهوری می توانند از آنتن این شبکه ها استفاده کنند؟ آیا پرداختن به وعده های انتخاباتی افراد با توجه به مسائل هر منطقه از کشور، در شفافیت وعده های انتخاباتی اثرگذار است؟
مصاحبه با دکتر امیرعبدالرضا سپنجی؛ استاد ارتباطات سیاسی
به عنوان سوال اول از مفهوم ارتباطات سیاسی و جایگاه رسانه در انتخابات بگویید.
خب ارتباطات تبعا شاخههای مختلفی دارد و بحث ارتباطات سیاسی و نقش فرایندهای ارتباطی و رسانهها در حوزههای سیاست و جلوههای مردمگرایانه سیاست که انتخابات هم یکی از آنهاست؛ چه برای تشویق و چه برای نقد و روشنگری ارتباطات سیاسی حائز اهمیت است. تشویق به حضور در فرایندهای سیاسی، روشنگری در حوزههای سیاسی و ارتباطات سیاسی تبعا جایگاه ویژهای دارد. اینکه مولفههای مختلف سیاست را از منظر ارتباطی بررسی بکنیم مثلا در فرایندی مثل انتخابات؛ رای دهندگان، انتخاب شوندگان، منتخبان، فرایند انتخابات و امثال اینها، مقدمات و موخرات آن و مسائلی همچون نظارت و انواع آن؛ حقوق سیاسی و اجتماعی رایدهندگان و انتخاب شوندگان، داوطلبان انتخابات اینها همه از مصادیق ارتباطات سیاسی محسوب میشود. و نقد و بررسی این فرایندها در طول فعالیتهای سیاسی و از حوزهها و مناظر رسانهای تبعا بسیار مهم است.
خب نقش رسانه در حوزه ارتباطات سیاسی و جلوههای آن که یکی از آنها انتخابات است مشخص است. رسانهها باتوجه به کارکردهای نظارتی بسیج افکار عمومی آموزشی و... از منظرهای مختلفی میتوانند شهروندان را به حضور در مناسبات سیاسی تشویق کنند. و در عمل هم ایجاد روشنگری کنند و هم نورافکن بر فرایندهای انتخاباتی بیفکنند و بهعنوان چرخ چهارم دموکراسی در کنار سه قوه دیگر و در کنار نهادهای نظارتی موجود در فرایندهای سیاسی که انتخابات هم ازجمله آنهاست در حکومتهای مردم سالار نظارت کنند. خب وقتی میگوییم نقش رسانه این مواردی که شمرده شد مثل بسیج افکار عمومی و آموزش و اطلاع رسانی، همه اینها مشخصا در فرایندهای سیاسی ظهور و بروز پیدا میکنند و در انتخابات هم به همین شکل است. تبعا این نقش وقتی که ما شهروندان مسئول و متعهدی بخواهیم، ویژهتر خواهد بود.
این مسئله درمورد کشور خودمان چگونه میباشد؟
در کشورهایی که سابقه ایدئولوژیکتر دارند و سابقه تمدنی و تاریخ طولانیتری دارند این نقشها خیلی اهمیت بیشتری پیدا میکند مثل کشور خودمان و اینکه خود این روندها نقد بشود، نحوه نظارت فرایندهای انتخاباتی و نهادهای ناظر، نحوه رایگیری(دستی یا الکترونیکی بودن) همه اینها میتواند نقش رسانه را در ارتباطات سیاسی تعیین کند.
باتوجه به توضیحات فوق؛ تحلیل شما درمورد نقش رسانه ملی در انتخابات مجلس چگونه است؟
ببینید در حوزه رسانههای مکتوب، (باتوجه به اینکه میزان مطالعه در بین مردم ما به دلایل گوناگون از جمله فرهنگ شفاهی، زمان زیادی نیست) صادقانه باید گفت که در دهههای قبل تاحدودی موثر بودند اما به مرور این تاثیر در حال کاهش است. ما میبینیم که رسانههای مکتوب ما مثل روزنامه و مجلات به شدت با بحران اقتصادی و افت تک فروشی مواجه هستند. تیراژها خیلی کاهش پیدا کرده و تعداد روزنامههای معروف و قدیمی گاهی به هزار نسخه و پایینتر رسیده اند. لذا بنده رسانههای مکتوب را در فرایندهای انتخاباتی خیلی تاثیرگذار نمیدانم. اگرچه ممکن است خود سیاستمداران و احزاب و گروهها و جریانات سیاسی آن را دنبال کنند. اما عامه مردم بعید است خیلی پیگیر باشند.
رسانههایی مثل رادیو و تلوزیون، به مرور که فضا گرمتر بشود، اگرچه که فضای اجتماعی و سیاسی کشور با چند انتخابات گذشته تفاوتهای زیادی پیدا کرده و روحیه مردم مثل گذشته نیست...
منظورتان همین اتفاقات آبان ماه و گران شدن قیمت بنزین است؟
بله؛ اما صداوسیما به مرور نقش پررنگتری پیدا میکند و اما این حقیقت را نمیتوان کتمان کرد که با بهرهمندی مردم از فضای سایبری و اجتماعی و برنامههای مثل اینستاگرام و تلگرام و پیامرسانهای تلفن همراه؛ نقش صداوسیما به مرور کاهش پیدا میکند. به نظر میرسد در انتخابات مجلس، رسانههای داخلی نه حداکثری و نه حداقلی بلکه تاثیر متوسطی خواهند داشت. اما در چند انتخابات گذشته ما مثل مجلس و ریاست جمهوری نقش فضای مجازی بسیار بیشتر بودهاست و در انتخابات هم امیدوارم به مشارکت مردم کمک بکند. اگرچه فضای سایبری و برنامههای شبکه مجازی را کاتالیزور میدانم و خیلی تاثیرگذار جدی نمیدانم. به هرحال مجموعهای از مولفههای اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و فضای روحی و روانی جامعه اثرگذاران و فاکتورهای اصلی هستند برای حضور مردم در انتخابات و نحوه انتخاب کردن مردم. اما شبکههای اجتماعی و مجازی میتوانند بعنوان کاتالیزور کمک کنند تا فضای مشارکت مردم در انتخابات گرمتر شود.
آقای دکتر! تلوزیون در انتخابات ریاست جمهوری گذشته نقش مهمی داشت و برای کاندیداها فرصت مناسبی ایجاد کرد تا با مردم ایران رودررو صحبت کنند. اما در عرصه انتخابات مجلس به نظر میرسد تنها در تهییج و بالابردن مشارکت مردم اثرگذار باشد. کارکردهای امروز تلوزیون در انتخابات مجلس را چگونه ارزیابی میکنید؟
نقشآفرینی ویژه تلوزیون در انتخابات ریاست جمهوری، در مناظرهها بود و در وجود این مناظرات تهییج بیشتری کرد. این امر روی مشارکت مردم موثر بود اما معلوم نیست چقدر بر رای مردم اثرگذار بودهاست. چون بالاتر گفتم آن مولفههای اصلی اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی و سیاسی در فرایند انتخابات موثر هستند. فضایی مثل تصویب برجام، به نظر میرسد مردم خیلی پیشتر و قبل از دوران رقابتهای انتخاباتی، تصمیم خود را گرفته بودند. اما تلوزیون فضا را گرمتر کرد و تهییج را بیشتر کرد و مشارکت را بالا برد اگرچه رای مردم را خیلی تغییر نداد.
در انتخابات مجلس هم نهایتا همین کار را میتواند انجام دهد اگرچه رویکرد مدیران شبکهها و مدیران صداوسیما بر نحوه برنامهسازی آنها موثر است، مثل دورههای قبل که این اتفاق افتاده است. اما باید مولفههایی که بیان شد، جدی گرفته شود. به دغدغههای باید بهصورت جدی پرداخته شود. ما نیاز به بازبینی و بازنگریهای عمیقی در حوزههای سیاستگذاری و قوانین زیربنایی و اصلاح رویکردمان به مردم داریم. نگاهمان به سیاست داخلی، اقتصاد، سیاست خارجی، مناسبات سیاسی اقتصادی و فرهنگی کشورمان. اگر این بازنگری ها اتفاق نیفتد به نظر میرسد تاثیرگذاری بر مردم و مشارکت مردمی را از دست خواهیم داد. حتی اگر همه توانمان را در تمام رسانهها صرف تشویق مردم به حضور در انتخابات بکنیم. اما اگر مردم اقناع نشوند، این اتفاق نخواهد افتاد.
نقش رسانههای محلی در زیست بوم ارتباطی و رسانهای ایران چگونه است؟
رسانههای محلی شاید در انتخابات ملی مثل ریاست جمهوری کمتر نقش آفرین باشند اما در انتخاباتی مثل مجلس و شورای شهر و حتی خبرگان تاثیر بیشتری دارند. به هرحال رقابتهای قومی و قبیلهای و رویکردهای استانی و مناطق مخلتف یک استان و منطقههای مختلف در کشور بهجز کلانشهرها مثل تهران مشهد تبریز اصفهان و برخی شهرهای دیگر که نگاه ملیتر و سیاسیتر است، اما در انتخابات مجلس نقش رسانههای محلی پررنگتر است. پژوهشهای مختلفی هم که در حوزه ارتباطات سیاسی و بررسی رفتار رایدهندگان و رسانههای محلی و ملی این مسئله را تایید کرده است.
اما در نگاه کلانتر به زیستبوم ارتباطی و رسانهای ایران، به نظر میرسد رسانههای محلی هم تحت تاثیر رسانههای سایبری قرارگرفتهاند. ما نهایتا برخی روزنامهها و هفتهنامههای محلی در کشور داشتیم که اینها با عنایت به اینکه نرخ مطالعه کاهش یافته و هزینه کاغذ بالا رفته، لاجرم اقبال مردم کم شده و شاید بسیاری از این رسانههای محلی در کانالها و صفحات شبکه اجتماعی حضور و بروز پیدا میکنند.
بنابراین این رسانهها براساس مولفههای گفته شده، میتوانند موثر باشند اما آنها در همان سطح محلی میمانند و اثرگذاری بزرگتری مثلا در سطح ملی نخواهند داشت.
با توجه به نکتهای که فرمودید، ما نباید در انتخابات مجلس بر رسانههای محلی توجه کنیم؟ بهعنوان مثال شبکههای استانی میتوانند بستر معرفی کاندیدا هر شهر باشند؟
این به نظر میرسد رویکرد خوبی باشد. اینکه ما در انتخابات مجلس و شورای شهر صداوسیما استانی شبکههای استانی این فضا را ایجاد کنند که کاندیداها از این فرصت استفاده کنند. تبعا هزینههای تبلیغاتی مثل هزینه کاغذ و بنر و تراکت و معرفینامههای نمایندگان به شدت کاهش پیدا میکند. به نظرم باید از این ظرفیت بیشتر استفاده شود و کاندیداهای استانی از این ظرفیت ویژه نهایت بهره را ببرند. باتوجه به اینکه اقبال به مطبوعات و رسانههای مکتوب به دلایل مختلف پایین آمده و هزینهها هم بالا رفته، استفاده از ظرفیت صداوسیمای استانی و محلی برای انتخابات مجلس، پیشنهاد بسیار خوبی است.