بعد از جنگ جهانی دوم بعضی کشورهای درگیر، چه از متحدین چه از متفقین، این سؤال را از خود پرسیدند که چرا آنها که نقشی آگاهانه در برپایی و ادامۀ جنگ نداشتند، باید تاوان آن را با وارد آمدن خسارتهای بسیار تحمل کنند؟ پاسخ این بود که آنها به کشورهای جنگافروز وابستگی نظامی دارند. این سؤال و پاسخ آن مقدمهای برای به وجود آمدن اندیشۀ عدم تعهد شد. اندیشهای که این کشورها را به عدم وابستگی نظامی به قدرتهای جهان تشویق کرد. اما با گذشت زمان معلوم شد که این تعریف ناقص است، چراکه در شرایط غیرجنگی مسائل اقتصادی، سیاسی و فرهنگی حرف اول را در مناسبات بین کشورها می زد. امروز کشورهای غیرمتعهد نتوانستهاند با قدرتهای بزرگ که در گروه هشت گرد هم آمدهاند توازن برقرار کنند، علی رغم اینکه بزرگترین ذخایر طبیعی، منابع انسانی و بازار مصر را دارند. عبدالرشیدی، تاریخچۀ تشکیل و فعالیت جنبش را مرور کرده و در چاپ جدید کتاب وضعیت جنبش پس از پایان جنگ سرد تا آستانۀ اجلاس تهران را بررسی کرده است.