ریزه
میزه دختر موفرفری بامزه ای است که وقتی پدر و مادرش سرکار می روند مادربزرگش از
او نگهداری می کند. ولی ریزه میزه این روش زندگی را دوست ندارد. تا اینکه روزی بر
اثر بی توجّهی ریزه میزه آیینۀ اتاق می شکند و دست او زخمی می شود. پدر و مادرش
تصمیم می گیرند او را نزد خالۀ ریزه میزه که دختر کوچکی هم سن او دارد ببرند تا ریزه
میزه با او باشد. ریزه میزه هم از این بابت بسیار خوشحال می شود و این روش زندگی
را دوست دارد.